پشت يك پنجره در عصري سرد به حضور گرمت باز ابري شده ام خسته در سايه هر ابر سياه چشم رنگين تو را ميجويم و دلم مي خواهد باز هم سر زده از چشمان تو جاري شوم آه باران آمد طرح چشمان تو را بر هم زد...