سلام .
نمي دونم من رو بشناسي يا نه ؟
اما به زودي خواهي شناخت اگر نمي شناسي .
چندبار اومدم به وبت سر زدم . اما هر بار با غم و غصه بي سرو صدا رفتم .
الان هم باور نمي كني دارم گريه مي كنم و مي نويسم .
نمي دونم كار درستي است يا نه كه اين را بهت مي گم .
اما دلم مي خواد بدوني كه ما هم از غم تو و غصه ي تو دلمون گرفته .
اما من به اين ايمان دارم كه فردا هميشه بهتراز امروز است .
نمي دونم چه حكمتي توش هست اما بدون اينده از آن ِ ماست .
نمي خوام مثل بقيه دلداريت بدم اما مي خوام بگم كه بدون هستند اونهايي كه با خنده ي تو مي خندند و با گريه ات گريه مي كنند .
اگر يه روز نياز داشتي سري به روي شانه اي بگذاري .بدون خيلي ها هستند كه مي تونند در سبك شدن اين بار و در سهيم شدن اين دلگرفتگي هات باهات سهيم باشند اگر كه بخواي .